محسن شريف
مشاوران سرمايه گذاري در فرآيند امكانسنجي و ارزيابي طرحها مي توانند با نگاه جزئينگر، مجري برنامههاي كلان توسعهاي كشور باشند به عبارتي، اشراف كامل به موضوعات سرمايهگذاري با رويكرد حفظ منابع و منافع ملي از وظايف نانوشته مشاوران سرمايهگذاري است. اين مقاله تلاش دارد با بررسي ابعاد ساختاري ارزيابي طرحها و امكانسنجي پروژهها نقش مشاوران سرمايهگذاري را در اين مهم تبيين كند.
مشاوران اقتصادي يا ارزيابان اقتصادي پروژه مشاوران مستقلي هستند كه با نگاهي كلان و جامعنگر، از بالا يك پروژه را تجزيهوتحليل و ارزيابي ميكنند. در اين فرآيند يك پروژه در ابعاد مختلف و اطلاعات مورد نياز و تحليلهاي مرتبط در سرفصلهاي زير بررسي مي شود.
1- بررسي بازار و پيشبيني بازار آتي
2- بررسي فني و تكنولوژيك
3- بررسي مالي
گفتني است كه سرفصلهاي:
4- اثرات زيست محيطي
5- اثرات اجتماعي
جزء لاينفك امكانسنجي ها در پروژههاي كلان كشوري و بزرگ محسوب ميشوند.
اين بررسيها براي دو گروه اهميت دارد:
گروه اول، از نگاه بخش خصوصي مهم هستند، چرا كه بقاي يك كسبوكار به فروش محصولات و كسب بازار و به طور قطع كسب سود بستگي دارد و البته امكانپذيري فني، يا اجرايي بودن پروژه از نظر فني از پيششرطهاي موفقيت يك طرح است.
گروه دوم، از نگاه بخش حاكميتي براي يك توسعه متوازن و پايدار نياز به بررسي اثرات زيست محيطي و اجتماعي پروژهها است، چرا كه هدف ملي هر سرمايه گذاري ايجاد ارزش و رفاه و ارتقا جامعه است و تلاش درجهت بهبود وضعيت اجتماعي و محيطزيستي از وظايف حاكميت است. البته تداوم و بقاي كسبوكار كه از بررسيهاي بازار و مالي و فني هم ناشي ميشود، از اهداف دولتهاست. چون قرار نيست منابع كشور صرف پروژههاي نيمهتمام و يا مرده شود.
دانش تخصصي، نگاه كلان، استقلال و تجربه، ابعاد لاينفك مشاوره سرمايه گزاري هستند، چرا كه براي صاحبان ايده يا ذينفعان پروژه معمولا با نگاه جانبدارانه يا موافق، يك پروژه را ارائه (present) مي كنند. در اصطلاح به جاي عبارت "طرح امكانسنجي" يا "ارزيابي اقتصادي" از طرح عبارت "توجيه اقتصادي طرح" يا "طرح توجيهي" استفاده مي شود. در عمل، اين نگاه زمينه ساز پروژه هاي متعدد شكست خورده و نيمه تمام در كشور شده است. چراكه بانكها، سازمانها و صاحبان ايده به دنبال توجيه طرح براي اخذ اعتبارات و يا اخذ مجوز هستند و به دنبال امكانسنجي واقعي پروژه به دور از حبوبغض پيشفرضهاي منفي و مثبت نيستند.
بايد توجه داشت اگر تهيه كننده طرح مستقل نباشد، يعني با يكي از ذينفعان شامل مديران پروژه، بانكها، فروشندگان ماشينآلات و تجهيزات، صاحبان زمين و داراييهاي غيرنقد و ... . ارتباط داشته باشد، نبايد انتظار داشتهباشيم، طرح با ديد همه جانبه بررسي شدهباشد.
نگاه كلان ميتواند با ايجاد ارتباط بين سرمايهگذاران و يا ارزيابي پروژههاي موجود، سرمايهگذاريهاي جديد را در جهت تكميل و بهبود سرمايهگذاريهاي گذشته هدايت كند نقشي كه شايد دربعد عملياتي در استراتژيهاي كلان و توسعه اي كشور بايد جستجو كرد. يا به عبارتي، مشاوران سرمايه گذاري يا طراحان كسب و كار با نگاه عميق جامع نگر(كه حاصل تجربه ناشي از بررسي طرح هاي ساير سرمايه گذاران است) سرمايه گذاري هاي جديد را به سمت خلاءها يا نيازهاي بازار هدايت مي كند كه اين نقش از دوجهت براي كشور موفقيت محسوب مي شود، اولا جلوگيري از اشباع يك صنعت و رقابت هاي مخرب در آينده، ثانيا بررسي واقع گرايانه و جهت دهي درست سرمايه گذار، موفقيت و به نتيجه رسيدن پروژه را در پي خواهد داشت.
بررسي متدولوژيك و علمي طرحها براساس سرفصلهاي مشخص و درچهارچوب سياستهاي اقتصادي كشور ميتواند از اعمال سليقه جلوگيري كند و امكان اولويت بندي و مقايسه پروژهها ايجاد ميشود.
قابل توجه است، نبود اطلاعات مستند در كشور مطالعات امكانسنجي و ارزيابي اقتصادي پروژهها را نسبت به كشورهاي توسعه يافته كاري سخت و مشكل كرده است، ولي اين مطالعات از نوع كيفي نه شكلي، مي تواند از اتلاف بيشتر منابع جلوگيري كند.
منابع ملي از دسترفته يا منجمد شده در پروژههاي نيمهتمام يا شكست خورده و بدهيهاي كلان معوق بانكي همگي ناشي از همين كم توجهيها در ابعاد ملي است.
محسن شريف
مشاوران سرمايه گذاري در فرآيند امكانسنجي و ارزيابي طرحها مي توانند با نگاه جزئينگر، مجري برنامههاي كلان توسعهاي كشور باشند به عبارتي، اشراف كامل به موضوعات سرمايهگذاري با رويكرد حفظ منابع و منافع ملي از وظايف نانوشته مشاوران سرمايهگذاري است. اين مقاله تلاش دارد با بررسي ابعاد ساختاري ارزيابي طرحها و امكانسنجي پروژهها نقش مشاوران سرمايهگذاري را در اين مهم تبيين كند.
مشاوران اقتصادي يا ارزيابان اقتصادي پروژه مشاوران مستقلي هستند كه با نگاهي كلان و جامعنگر، از بالا يك پروژه را تجزيهوتحليل و ارزيابي ميكنند. در اين فرآيند يك پروژه در ابعاد مختلف و اطلاعات مورد نياز و تحليلهاي مرتبط در سرفصلهاي زير بررسي مي شود.
1- بررسي بازار و پيشبيني بازار آتي
2- بررسي فني و تكنولوژيك
3- بررسي مالي
گفتني است كه سرفصلهاي:
4- اثرات زيست محيطي
5- اثرات اجتماعي
جزء لاينفك امكانسنجي ها در پروژههاي كلان كشوري و بزرگ محسوب ميشوند.
اين بررسيها براي دو گروه اهميت دارد:
گروه اول، از نگاه بخش خصوصي مهم هستند، چرا كه بقاي يك كسبوكار به فروش محصولات و كسب بازار و به طور قطع كسب سود بستگي دارد و البته امكانپذيري فني، يا اجرايي بودن پروژه از نظر فني از پيششرطهاي موفقيت يك طرح است.
گروه دوم، از نگاه بخش حاكميتي براي يك توسعه متوازن و پايدار نياز به بررسي اثرات زيست محيطي و اجتماعي پروژهها است، چرا كه هدف ملي هر سرمايه گذاري ايجاد ارزش و رفاه و ارتقا جامعه است و تلاش درجهت بهبود وضعيت اجتماعي و محيطزيستي از وظايف حاكميت است. البته تداوم و بقاي كسبوكار كه از بررسيهاي بازار و مالي و فني هم ناشي ميشود، از اهداف دولتهاست. چون قرار نيست منابع كشور صرف پروژههاي نيمهتمام و يا مرده شود.
دانش تخصصي، نگاه كلان، استقلال و تجربه، ابعاد لاينفك مشاوره سرمايه گزاري هستند، چرا كه براي صاحبان ايده يا ذينفعان پروژه معمولا با نگاه جانبدارانه يا موافق، يك پروژه را ارائه (present) مي كنند. در اصطلاح به جاي عبارت "طرح امكانسنجي" يا "ارزيابي اقتصادي" از طرح عبارت "توجيه اقتصادي طرح" يا "طرح توجيهي" استفاده مي شود. در عمل، اين نگاه زمينه ساز پروژه هاي متعدد شكست خورده و نيمه تمام در كشور شده است. چراكه بانكها، سازمانها و صاحبان ايده به دنبال توجيه طرح براي اخذ اعتبارات و يا اخذ مجوز هستند و به دنبال امكانسنجي واقعي پروژه به دور از حبوبغض پيشفرضهاي منفي و مثبت نيستند.
بايد توجه داشت اگر تهيه كننده طرح مستقل نباشد، يعني با يكي از ذينفعان شامل مديران پروژه، بانكها، فروشندگان ماشينآلات و تجهيزات، صاحبان زمين و داراييهاي غيرنقد و ... . ارتباط داشته باشد، نبايد انتظار داشتهباشيم، طرح با ديد همه جانبه بررسي شدهباشد.
نگاه كلان ميتواند با ايجاد ارتباط بين سرمايهگذاران و يا ارزيابي پروژههاي موجود، سرمايهگذاريهاي جديد را در جهت تكميل و بهبود سرمايهگذاريهاي گذشته هدايت كند نقشي كه شايد دربعد عملياتي در استراتژيهاي كلان و توسعه اي كشور بايد جستجو كرد. يا به عبارتي، مشاوران سرمايه گذاري يا طراحان كسب و كار با نگاه عميق جامع نگر(كه حاصل تجربه ناشي از بررسي طرح هاي ساير سرمايه گذاران است) سرمايه گذاري هاي جديد را به سمت خلاءها يا نيازهاي بازار هدايت مي كند كه اين نقش از دوجهت براي كشور موفقيت محسوب مي شود، اولا جلوگيري از اشباع يك صنعت و رقابت هاي مخرب در آينده، ثانيا بررسي واقع گرايانه و جهت دهي درست سرمايه گذار، موفقيت و به نتيجه رسيدن پروژه را در پي خواهد داشت.
بررسي متدولوژيك و علمي طرحها براساس سرفصلهاي مشخص و درچهارچوب سياستهاي اقتصادي كشور ميتواند از اعمال سليقه جلوگيري كند و امكان اولويت بندي و مقايسه پروژهها ايجاد ميشود.
قابل توجه است، نبود اطلاعات مستند در كشور مطالعات امكانسنجي و ارزيابي اقتصادي پروژهها را نسبت به كشورهاي توسعه يافته كاري سخت و مشكل كرده است، ولي اين مطالعات از نوع كيفي نه شكلي، مي تواند از اتلاف بيشتر منابع جلوگيري كند.
منابع ملي از دسترفته يا منجمد شده در پروژههاي نيمهتمام يا شكست خورده و بدهيهاي كلان معوق بانكي همگي ناشي از همين كم توجهيها در ابعاد ملي است.